Procrastination
تعلل یا اهمالکاری یا فردافکنی، خودداری از انجام وظیفهای است که لازم است تا موعد مشخصی انجام شود. میتوان از آن به عنوان به تأخیر انداختن آگاهانه با علم به پیامدهای منفی این تأخیر نیز یاد کرد.
تعلل تجربه رایجی است که شامل به تأخیر انداختن امور روزانه یا حتی وظایف مهمی مثل حضور در یک قرار ملاقات، ارایه یک گزارش کاری یا تکلیف دانشگاهی، یا حل و فصل یک مشکل استرسزا با شریک زندگی است.
اصل لذت ممکن است دلیل تعلل باشد. ما برای دوری از احساسات منفی، وظایف اضطرابآور خود را به تأخیر می اندازیم و چون هر چه به موعد نهایی نزدیک تر شود، استرس ما بیشتر میشود، برای دوری از این استرس تصمیم به اهمالکاری بیشتر مبگیریم.
عوامل
- پرهیز از مواجهه با شرایط استرسزا. (واکنش دفاعی)
- حواسپرتی (ناشی از اختلال کمتوجهی – بیشفعالی)
- کم پنداری، از دست دادن موقعیتها با توجیه بیارزش بودن آنها. «گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه بو میده».
- قیاس با پایینترینها: فرد خود را با کسانی که در وضعیت بدتری قرار دارند مقایسه و تصور میکند که خودش در وضع بدی نیست.
- به شوخی گرفتن.
- نسبت دادن به عوامل خارجی، مثلاً: من کارم را انجام نمیدهم چون کاری که به من واگذار کردهاند عادلانه نیست.
- انکار: اصرار بر اینکه کار انجام نشده مهم نبوده.
- تنبلی، به فردا انداختن کار: فقط به خاطر آنکه شخص تنبلتر از آن است که کار را انجام دهد.
سه علت اصلی تعلل کز نظر آلبرت الیس:
- خشم و دشمنی نسبت به دیگران: با تعلل، به دنبال تخلیه خشم سرکوب شدهمان نسبت به آنها هستیم.
- به خود رسیدنِ افراطی: با بالارفتن توقعمان از خودمان، سطح تحملمان در برابر مشکلات و سختیها پایین میآید و توقع موفقیتهایی بالاتر از تواناییمان از خود داریم.
- احساس خودکمبینی: دلایل خودکمبینی: کمال گرایی، تلاش برای جلب محبت دیگران و تمایل ما برای تائید تصورات منفی خودمان. این سه عامل سبب کاهش اعتمادبه نفس و در پی آن، ایجاد حس خودکمبینی در ما میشود که رغبت برای ادامه کار را از فرد سلب میکند.
منبع: ویکی