*Cognitive bias*
سوگیریهای شناختی یا خطاهای شناختی، تمایلات یا خطاهای ذهنی انسان هستند که به باوری غلط منجر میشوند و در تصمیمگیری، ادراک و استدلال افراد تاثیر میگذارند.
این نوع سوگیریها معمولاً به دلیل محدودیتهای شناختی، فشار زمانی، یا پیچیدگی اطلاعات، شکل میگیرند.
فهرست انواع خطاهای شناختی بسیار طولانی است. برخی از شناختهشدهترین سوگیریهای شناختی شامل موارد زیر میشوند:
۱- سوگیری تاییدی: Confirmation Bias
تمایل به جستجو و تفسیر اطلاعات به گونهای که با باورهای پیشین فرد همخوانی داشته باشد.
مثال:
اگر در اینترنت این سوال را تایپ کنید “آیا سگ ها بهتر از گربه ها هستند؟” ابتدا مقالاتی که به نفع سگ ها بحث می کنند ظاهر می شوند. اگر سوال را برعکس کنید و تایپ کنید “آیا گربه ها بهتر از سگ ها هستند؟” ابتدا نتایجی در حمایت از گربه ها دریافت خواهید کرد.
۲- خطای بنیادی برچسبزدن: Fundamental attribution error
تمایل به استفاده از اطلاعاتی که به راحتی به ذهن میآیند برای قضاوت در مورد یک موضوع.
مثال:
اگر کسی در حین رانندگی از بغل ما با سرعت زیاد و بی احتیاط از کنار ما عبور کند، اولین فکر ما ممکن است این باشد که “چه احمقانه!” به جای اینکه فکر کنیم شاید راننده با عجله کسی را به فرودگاه میرساند.
۳- اثر قالب بندی: Framing effect
تمایل به توجه بیشتر به اطلاعات یا تجربیات اخیر.
مثال:
تفاوت بین برخورد مثبت یا منفی با قضایا: اگه بگیم “این پروژه ۷۰ درصد احتمال موفقیت دارد.” احساس بهتری میدهد تا بگیم “این پروژه ۳۰ درصد احتمال شکست دارد.”
۴- راه حل دمِ دستی: Availability heuristic
اتکا به اولین اطلاعات ارائه شده (نقطه اتکا) هنگام تصمیمگیری.
مثال:
ممکن است کسی از اقیانوس بترسد زیرا در اخبار در مورد حملات کوسه شنیده است و فکر می کند حملات کوسه ها امری عادی است. در صورتیکه بسیار نادر اتفاق میافتد .
ریشه سوگیریهای شناختی
مغز انسان بهگونهای تکامل یافته است که بتواند در محیطهای پیچیده و خطرناک به سرعت تصمیمگیری کند. این امر به کمک میانبرهای ذهنی (هیوریستیکها) صورت میگیرد و به مغز کمک میکنند تا با حجم زیادی از اطلاعات به طور مطلوب برخورد کند. میانبرهای ذهنی بهطور کلی مفید هستند، اما گاهی میتوانند منجر به خطاها و سوگیریهای شناختی شوند.
دلایل اصلی وجود سوگیریهای شناختی
۱. اقتصاد شناختی
مغز انسان برای صرفهجویی در مصرف انرژی و منابع ذهنی، تمایل دارد از میانبرهای فکری استفاده کند که این میتواند منجر به سوگیری شود.
۲. تکامل و بقای انسان
در طول دوران تکامل، تصمیمگیریهای سریع برای بقای انسان ضروری بوده است. به عنوان مثال، سوگیری”راه حل دمِ دستی” به افراد کمک میکرد تا به سرعت به خطرات یا منابع پاسخ دهند. این نوع تصمیمگیری سریع در دوران خطرناک به بقا کمک میکرد، اما در دنیای امروزی به تفکر غیرمنطقی منجر میشود.
۳. تجربههای گذشته و الگوها
انسانها تمایل دارند که از تجربههای قبلی خود برای قضاوت در موقعیتهای جدید استفاده کنند. این به این معناست که ما معمولاً به الگوهای شناختهشده و آشنا اتکا میکنیم، حتی اگر در شرایط جدید این الگوها به درستی کاربرد نداشته باشند.
۴. محدودیتهای ادراکی و توجه
مغز انسان به طور همزمان نمیتواند تمام جزئیات یک موقعیت را پردازش کند. به همین دلیل، تمرکز بر جنبههای خاصی از اطلاعات و نادیده گرفتن بخشهای دیگر باعث ایجاد سوگیریهای شناختی میشود.
۵. تمایلات هیجانی
احساسات و هیجانات میتوانند به مغز کمک کنند تا در شرایط پیچیده تصمیمگیری کند، اما در عین حال ممکن است باعث سوگیری شوند؛ به عنوان مثال، ترس میتواند منجر به سوگیریهای بدبینانه یا نگرانیهای غیرمنطقی شود.
ویژگیهای سوگیری شناختی
- همیشه در انحراف از واقعیت بروز پیدا میکند.
- بهطور سازمان یافته در گروهی از افراد جامعه رخ میدهد و نه توسط فقط یک نفر
- اجتناب از آن بسیار دشوار است حتی اگر به افراد گفته شود!
- مسیر تصمیمگیری، کاملاً متمایز از مسیر درست پردازش اطلاعات در مغز است.
سوگیری شناختی، در نهایت ممکن است به درک ضعیف از مسائل، قضاوت نادرست، تفسیر غیرمنطقی یا آنچه که بهطور گسترده، بیخردی نامیده میشود، منجر شود.
منابع:
Chat GPT
Google box
Wiki