در خانواده اى كه
از بچه شش ساله انتظار دارند مثل مادرش ظرف بشويد و جارو كند.
خانواده هايى كه والدين زيادى بى خيال اند و بچه سعى مى كند جور آنها را بكشد./ الگو سازى از مادرى كه تحت هر ظلمى مى سازد./ والدين ضعيف و مريض و ناتوانى كه بار خود را روى دوش بچه مى اندازد./ تاييد شدن از سوى اطرافيان مثلا بچه شش ساله ظرف مى
شويد. مى گويند بارك اله چه بچه اى! بچه هاى يتيم كه از كودكى بايستى كار بزرگترها را انجام دهند./ كلا جايگزينى نقش بزرگترها براى بچه ها.
نشانه ها
(مسئوليت پذيرى افراطى) (رنجش نزديكان به خاطر كمك به افراد دورتر) (خواسته من مهم نيست) ( مورد سوء استفاده واقع شدن در اجتماع) ( چشمش فقط آدم هاى نيازمند را مى بيند.)(تواضع بيمارگونه) (تبديل به نوكر ديگران شدن) (دور و بر او دغل ها و نيازمندان جمع مى شوند.) (احساس گناه، اگر نمره بچه اش ١٩ شد احساس گناه: (مى گويد تقصير من است.)
سبك هاى مقابله اى
- تسليم: بخشش افراطى به ديگران در مقابل هيچ چيز.
- اجتناب: اجتناب از موقعيت هاى مستلزم داد و ستد اجتماعى.
- جبران افراطى: خسيس شدن تا حد ممكن.
احتمال اختلال شخصيت
اختلال وسواس اجبارى