٨. طرحواره خود تحول نيافته

در خانواده اى كه

  • از نظر عاطفى زياد در كار هم دخالت مى كنند و در هم تنيده اند. مرزبندى در بين آنها وجود ندارد. اگر يك نفر مشكلى داشته باشد، مشكل همه آنها مى شود.
  • در خانواده اى كه والدين كنترلگرى محسوسى دارند و اگر بچه مستقل عمل كند به او احساس گناه مى دهند. بچه ها حتى وقتى بزرگ مى شوند، مثل مامان يا بابا لباس مى پوشند و فكر مى كنند و از همسرانشان توقع دارند كه مثل مامان يا بابا كار كند، غذا بپزد، فكر كند و سليقه داشته باشد.
  • سن تقويمى و روانى آنها شبيه نيست. سى ساله است اما هنوز شبيه يك بچه چند ساله است. ايگوى آنها بزرگ نشده.
  • ارتباط عاطفى شديد و نزديكى بيش از حد با يكى از افراد مهم زندگى(اغلب والدين) به قيمت از دست دادن فرديت يا رشد اجتماعى.
  • اين افراد با همسر و دوستان در ارتباط نيستند، با درون فكنى هاى خود در ارتباط اند.

نشانه ها

  • احساس ادغام در ديگرى و نداشتن هويت جداگانه.
  • احساس پوچى و سردر گمى/ جهت نداشتن و بى هدفى/ شك و ترديد در موجوديت فردى/ احساس ناشادى و ناتوانى اگر حمايت نزديكان نباشد.

سبك هاى مقابله اى

  • تسليم: هر چيزى را با مادر پدر يا برادر و خواهر خود در ميان گذاشتن. حتى در سنين بزرگسالى.
  • اجتناب: از روابط صميمى و استقلال در عمل.
  • جبران افراطى: تلاش در جهت اين كه به هر نحوى شده به افراد مهم زندگى خود ثابت كند كه مستقل است.

احتمال اختلال شخصيت

اختلال وابسته